شهر... | ||||||||||||||||||||||||||||||
احسان پرسا
v امروز : 24 بازدید v دیروز : 6 بازدید v کل بازدیدها : 68589 بازدید
|
شب گذشته سید محمد خاتمی محمدرضا عارف و محسن امین زاده را به عنوان رئیس و قائم مقام ستاد انتخاباتی خود منصوب کرد. نویسنده : ما
خاتمی آمد... پرده و پر بگشائید که اینک سحر است... به همه تبریک می گم
نویسنده : ما
هرچند اصلا از ابراهیم نبوی خوشم نمیاد،اما این متنشو آوردم یه کم بخندیم:
آقای عسگراولادی هفته گذشته از آقای خاتمی پرسید: " خاتمی می خواهد کشور را از چه چیزی نجات دهد؟" چرا که خاتمی گفته بود که می خواهد کاندیداتوری را بپذیرد و کشور را نجات بدهد. من واقعا نمی فهمم این آقای خاتمی چرا این حرف ها را می زند؟ مرد حسابی! آقای محترم! ای مردی با عبای شکلاتی! ای سید خندان! نجات چی؟ کشک چی؟ پشم چی؟ اصلا نجات کجای کی بود؟ چرا حساب نشده حرف می زنید؟ شاید یکی نخواهد نجات پیدا کند؟ شاید اصلا قبول نداشته باشد که باید نجات داده شود؟ شاید اصلا نمی داند که لازم است نجاتش بدهند! ممکن است طرف حسابی نشئه است و توپ توپ است، می خواهی نجاتش بدهی که هر چه کشیده است بپرد؟ برای چی؟ آقای خاتمی! اصلا شما چرا همین طوری یک حرفی می فرمائید؟ من نمی دانم بالاخره باید یک فرقی بین خاتمی و احمدی نژاد باشد، نمی شود که آقای خاتمی هم همینجوری زرتی دهانش را باز کند و هر چی دلش خواست پرتاب کند بیرون و هیچ اتفاقی نیفتد؟ من از طرف آقای خاتمی و به جای همه ملت ایران، از این بابت از آقای عسگراولادی عذر می خواهم. آقای عسگراولادی! لطفا آقای خاتمی را ببخشید، ایشان در جریان نیست، یک چیزی گفت، شما کوتاه بیا! البته راستش را بخواهید من هم جای عسگراولادی بودم نه فقط به آقای خاتمی می توپیدم، بلکه چنان برخوردی می کردم، چنان برخوردی می کردم که دیگر آقای خاتمی از این حرف ها نزند. ممکن است شما شعورتان نرسد و متوجه نباشید و از دهان نامبارک تان دربرود که به آقای عسگراولادی چه ربطی دارد که این حرف ها را می زند؟ و ممکن است روی همان نادانی ذاتی تان که هزارتا مدرک آکسفورد و کمبریج هم مثل برادر کردان داشته باشید، آخرش حالیتان نشود که آقای عسگراولادی برای خودش ریش سفیدی است و حق دارد بگوید که مملکت اصلا مشکلی ندارد که لازم باشد یکی بیاید نجاتش بدهد. اگر کسی چنین چیزی بگوید، آن وقت شما می خواهید چه کنید؟ آقای خاتمی! آقای محترم شکلاتی! شما می خواهید کشور را از چه چیزی نجات دهید؟ اصولا نجات پیدا کردن خودش یک داستانی دارد. آدم که نمی تواند سرش را بیندازد پائین و زرتی برود توی خانه مردم و شروع کند به خاموش کردن شعله آتش، شاید اصلا صاحبخانه خودش خانه را آتش زده، شاید دوست دارد خانه اش آتش بگیرد، شاید از گرما و شعله آتش خوشش می آید، اصلا به شما چه؟ آقای خاتمی! مملکت مال باباتان که نیست! مملکت مال بابای آقای عسگراولادی است، اگر دوست داشت زنگ می زند به آتش نشانی می آیند ایشان را خاموش می کنند. برای چی در مسائل خصوصی دیگران دخالت می کنید؟ یک هو این قدر گفته اند خوشگلی و موجود برجسته ای هستی، احساس " خود پاملا آندرسون بینی" بهتان دست داده و پابرهنه پریدید وسط دریایی که یک عالمه آدم دارند از آب گل آلود آن ماهی می گیرند و یقه طرف را گرفتید می خواهید به زور نجاتش بدهید. هی می گوئی داشت دستش را تکان می داد و ترسیدم غرق شود. از کجا می دانید داشت دستش را برای شما تکان می داد که بروید و نجاتش دهید؟ شاید داشت دستش را برای امواج خروشان ملت بیدار دل تکان می داد! شاید داشت دستش را برای ملت های آمریکای لاتین تکان می داد! چرا فکر می کنید هر کسی در حال غرق شدن است و دستش را تکان می دهد نیاز به نجات دادن دارد؟ اصلا شاید نخواهد نجات پیدا کند؟ اصلا مگر شما نجات غریق هستید و وظیفه دارید هر کسی دستش را توی آب تکان داد شیرجه بروید توی آب و درش بیاورید؟ شاید طرف می خواهد آنقدر زیرآبی برود که جانش دربیاید؟ شاید مغزش فعال شده و دارد فرار می کند که برود کمبریج با یک مدرک درست و حسابی فارغ التحصیل بشود؟ به شما چه که می خواهید نجاتش بدهید؟ می خواهید یک مشت آدمی که عمری زیرآبی رفته اند از غرق شدن نجات بدهید؟ اصلا به شما چه؟ نمی خواهد نجات پیدا کند؟ اصلا مدلش این طوری است. منتظر است امام زمان بیاید و نجاتش بدهد، شما مگر نعوذ بالله امام زمان هستید؟ آقای خاتمی! خدا را شکر همه ملت وضع شان توپ توپ است، اینقدر که دارند می ترکند. مردم آنقدر ثروتمند شده اند که وزیر مملکت که نماینده پابرهنه هاست 160 میلیارد ثروت دارد، ببین بقیه مردم وضع شان چطوری است؟ دیگر مثل زمان شما نیست که در مملکت بعضی ها بیکار بودند، الآن همین آقای الهام، با همین قد و بالا شش تا شغل دارد، این مملکت به نجات نیاز ندارد. یک وقتی بود که در هر خانه ای یک نفر کار می کرد پنج نفر می خوردند، همه با هم می خورند و کار می کنند. الحمدالله اعضای دولت همه با خانواده مشغول کارند؛ برادر و باجناق و خواهر زاده و برادر زاده نیم ساعت زمین نمی ماند، فورا یا معاون می شوند یا مشاور. با این وضع شما می خواهید چی را از دست کی نجات بدهید؟ اینقدر فرنگ رفتید و مستفرنگ شدید که فکر کردید ایران هم مثل فرانسه و انگلیس است که زمستان بیاید برقش قطع بشود، برقش که قطع شد گازش قطع بشود، گاز و برق که قطع شد آب قطع بشود، این سه تا که قطع شد ملت از سرما یخ بزنند، یا یک برف که بیاید راهبندان بشود و راههای هشت تا استان بسته شود. خدا را شکر و به کوری چشم دشمنان همه چیزمان جور است. نه تنها دولت مان که انشاء الله قدش سر چشم دشمنان اسلام دربیاید، دارد مملکت را مثل دسته گل اداره می کند، بلکه هر روز دارند از صد تا کشور به رئیس جمهورمان زنگ می زنند و دنبال راه حل برای مشکلات شان می گردند. آنها برای نجات شان سراغ رئیس جمهور ما آمده اند، شما می خواهی مملکت را از دست این رئیس جمهور نجات بدهی؟ آقای خاتمی! آقای خاتمی! آقای خاتمی! نویسنده : ما
طبق برنامه، مصطفی پورمحمدی هم کاندید شد... پورمحمدی که با احمدی نژاد وارد عرصه قدرت شد جزو اولین کسانی بود که با تیزهوشی برخی از سران اصولگرا نسبت به روند رو به انحطاط دولت نهم به سرعت میدان را خالی کرد. درست زمانی که اولین جرقه های ناتوانی دولت احمدی نژاد از اداره کشور زده شد، یه عده از اصولگراها گفتند حالا که میدان اینجوری از دست سازندگی و اصلاحات خارج شده نباید به این راحتی و با ضعف احمدی نژاد از دست بره. بنابر همین ایده اپوزیسیونی از همین جریان در دل خودش ایجاد شد که استعفای پورمحمدی یکی از اولین بازتاب های همین تصمیم بود و اعلام کاندیداتوری ایشون هم نتیجه همین سیاست. مسلمه که اگر زمانی مردم باز هم دنبال اصولگراها باشن، با ضربه هایی که دولت نهم به کشور زده به دنبال کسانی می رن که با او همقدم نشده باشن و پورمحمدی، به خاطر استعفای سوری، از برجسته ترین این چهره ها خواهد بود. به این دلیل می گم سوری، که ما بعد از استعفا به سختی حتی کوچکترین انتقادی از دولت و یا اعتراضی حتی به یکی از بیشمار سیاستهای اشتباه احمدی نژاد از ایشون شنیدیم. ولی نکته مهم در حال حاضر اینه که عمق فاجعه در این دولت انقدر زیاده و بازخوردش در اذهان انقدر عمیقه که مردم دیگه حاضر نیستن اشتباه گذشته رو تکرار کنن. امتحان یک چهره جدید و کم تجربه در انتخابات دور قبل اصطلاحا برای هفت پشت مردم بس بود. شرایط الان طوریه که مردم ترجیح میدن به یک فرد کارکشته و شناخته شده رای بدن و دیگه تحمل ریسک کردن ندارند. حتی شانس چهره هایی مثل قالیباف که شناخته شده تر از پورمحمدی هستند در کشور کمه. اون هم زمانی که بحث آمدن کسانی مثل میرحسین موسوی و خاتمی وجود داره. از طرف دیگه حتی اگر چهره های جوان و تازه بخوان انتخاب شن، باز هم شانس یه اصولگرا در برابر جریان های دیگه کمه. تمام شعارهای اصولگرا به زیبایی تمام برای احمدی نژاد مطرح شدن و مثل خیلی چیزای دیگه در دولت او بدون به ثمر رسیدن خرج شدن. متاسفانه عملکرد انقدر بد بوده که دامنه اون به تمام جریان صدمه زده. البته این خاصیت جریان های سیاسیه که بیان، انتقاد بشن، و برن؛ هر چقدر هم که زحمت بکشن. اما در مورد احمدی نژاد این اتفاق در کمتر از دو سال شروع شد و در کمتر از چهار سال به اوج رسید. به نظر من اصولگراها این دستو باختن. اونهایی که حامی دولت بودن و موندن که با همین دولت سوختن. اونهایی هم که زود کنار کشیدن و مخالفت کردن باید صبر کنن تا این کنار کشیدنشون به چشم مردم بیاد و داغ فشارهای این دولت کم بشه. نویسنده : ما
با اینکه حرف انتخابات دور بعد ریاست جمهوری خیلی زودتر از همیشه به میدان اومد اما هرچی جلوتر میریم با تردید و بلاتکلیفی یبیشتری روبرو می شیم. نه اصولگراها کارتشونو رو می کنن نه اصلاح طلبا می گن دقیقا برنامه شون چیه. اون چیزی که اول از همه با دیدن وضع مملکت به ذهن می رسه عبور از احمدی نژاد و بر هم زدن سنت هشت ساله بودن ریاست جمهوریه. اما این مسئله پشت بحث اومدن یا نیومدن آقای خاتمی گیر کرده. اصولگراها از ترس اومدن آقای خاتمی حرف از احمدی نژاد می زنن و وضع مملکت یادشون می ره و از طرف دیگه آقای خاتمی هم با این همه فشار و دعوت اعلام موضع نمی کنن. تردید داشتن آقای خاتمی با تجربه اون فشارهای هشت سال از یه طرف و حمایت بی حد و حصر از اشتباهات دولت فعلی از طرف دیگه، کاملا طبیعی به نظر می رسه، اما مسئله دقیقا این نیست. یه مطلب چند روز پیش روی سایت اصلاحات خوندم که قضیه رو برای من اون طرفی کرد. اگه تا حالا همه فکر می کردند که اصولگراها وایستادن تا ببینن اگه آقای خاتمی می خوان بیان، روی احمدی نژاد اجماع کنن بدونن که قضیه برعکسه. این آقای خاتمیه که صبر کردن تا ببینن اگه قراره مملکت همچنان دست آقای دکتر باشه جلو بیان. به تعبیر دیگه آقای خاتمی منتظرند ببینند که اگه طیف اصولگرا و بیشتر از آنها روحانیت مبارز فکری برای نجات کشور از وضع کنونی دارند اختیار رو همچنان به دست اونها بدن و به هیچ عنوان مثل برخی اصلاح طلبان به دنبال تغییر قدرت سیاسی از راست به چپ نیستن. این به این معنیه که اگه راست سنتی به عنوان هسته مرکزی طیف اصولگرا برای اصلاح وضعیت اقدام نکنه، کشور در شرایط بحرانی و خطرناکی قرار می گیره که احتیاج به عملیات انتحاری پیدا می کنه! و این آقای خاتمیه که، همونطور که مادرشون گفتن، حاضره بیاد و با علم به فدا شدن، کشور را تا جایی که می تونه نجات بده. نویسنده : ما
سید محمد خاتمی، هفدهم آذرماه و به مناسبت روز دانشجو در دانشگاه تهران حضور خواهد یافت. به گزارش سایت خبری حامیان نامزدی خاتمی ، در پی درخواست های فراوان از سوی دانشجویان دانشگاه تهران و نیز دانشجویان سایر دانشگاهها از جمله دانشجویان دانشگاه آزاد که خواهان حضور و سخنرانی خاتمی در جمع آنها به مناسبت روز دانشجو شده بودند، خاتمی به رسم سالیان پیش به دانشگاه تهران می رود. در همین حال برخی منابع خبری نزدیک به اصلاح طلبان از نهایی شدن تصمیم خاتمی درباره حضور در عرصه انتخابات خبر می دهند و معتقدند خاتمی 17 آذرماه در جمع دانشجویان دانشگاه تهران حضور خود در انتخابات ریاست جمهوری را اعلام خواهد کرد . پیشتر اعضای حزب اعتماد ملی از خاتمی خواسته بودند تا با عمل به مفاد منشور تصویب شده در کارگروه اصلاح طلبان تا 22 آذرماه جای حضور یا عدم حضور خود در انتخابات را اعلام کند تا اصلاح طلبان بتوانند نهایتاً تا 22 بهمن ماه از میان نامزدهایی که اعلام آمادگی کرده اند ، نامزد نهایی را انتخاب کنند. این گزارش همچنین حاکی است ،طی چند روز گذشته برخی منابع نزدیک به جریان اصلاحات از قطعی شدن حضور خاتمی در انتخابات خبر داده اند . گفته می شود در جلساتی که خاتمی با برخی گروه های اصلاح طلب از جمله مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی داشته ، مجاب شده است تا در انتخابات ریاست جمهوری آتی شرکت کند . اما با این حال اختلاف بر سر زمان اعلام نامزدی خاتمی همچنان باقی است . هفته گذشته اما محمد رضا جلایی پور سخنگوی کمپین دعوت از خاتمی در یادداشتی که روزنامه کارگزاران آنرا منتشر کرد اعلام نمود که بهترین فرصت برای اعلام تصمیم نهایی خاتمی آذرماه است . او در این یادداشت هشدار داده بود که پس از آذرماه اعلام تصمیم خاتمی دیرهنگام خواهد بود . این در شرایطی است که برخی منابع نزدیک به دو حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب خبر می دهند که این گروه ها با اعلام نامزدی خاتمی در آذرماه مخالفند و معتقدند می توان با تأخیر در اعلام نامزدی خاتمی زمان را از رقبای احتمالی گرفت . در پاسخ نیز برخی اصلاح طلبان با اشاره به تجربه شکست مشارکت و مجاهدین در انتخابات دوره پیشین ریاست جمهوری معتقدند اساساً علت اصلی شکست معین از دست دادن زمان بود و اگر زمان انتخابات یک هفته دیگر ادامه پیدا می کرد ، امروز به جای احمدی نژاد این مصطفی معین بود که رئیس جمهور ایران بود . این گروه با اشاره به تجربه دوره پیشین و از دست دادن زمان انتخابات و نظم بخشیدن به ستادهای اصلاح طلبان سراسر کشور ، یاد آور می شوند که رقیب این دوره رئیس دولت حاکم است و طبیعتاً از منظم ترین ستادهای انتخاباتی در اقصی نقاط کشور برخوردار است و نباید به صرف محبوب بودن خاتمی ، وجوه دیگر شرکت در انتخابات از جمله اقناع مردم و ساماندهی نیروها را نادیده گرفت . به هر حال به نظر می رسد که با نزدیک شدن به روز دانشجو ، خاتمی نیز به تصمیم نهایی خود نزدیک می شود . تصمیمی که از هم اکنون عده زیادی منتظر شنیدن آن هستند . گفته می شود آمدن خاتمی به عرصه انتخابات جدی است و تنها در یک صورت وی وارد عرصه نخوهد شد و آن هم زمانی است که احساس کند برخی نهادهای قدرت از آمدن او خشنود نیستند و با جدیت و قاطعیت قصد مقاومت در برابر نامزدی او را دارند . هر چند به نظر می رسد که چنین مقاومتی در آن سوی میدان دیده می شود و واقعاً برخی گروه ها از جمله رسانه هایی خاص آماده تخریب خاتمی و مقاومت در برابر نامزدی او هستند . در همین زمینه یک چهره استراتژیست نزدیک به اصلاح طلبان که نخواسته نامش فاش شود می گوید : من نگران این هستم که خاتمی بیاید و با دیدن مقاومت و قدرت نمایی طرف مقابل عقب نشینی کند . در این صورت او با دستان خود ضربه ای مهلک به جریان اصلاح طلبی زده است . این چهره شاخص جریان اصلاح طلبی می گوید : اگر خاتی اهل ایستادن باشد و بیاید و خط قرمز هایش را معلوم کند و بماند حرفی نیست . مشکل این است که در این دوره از انتخابات بر خلاف دوره هفتم انتخابات ریاست جمهوری ، مخالفت و مقاومت در برابر نامزدی خاتمی چنان شدید است که قابل مقایسه با دوره های پیشین نیست . این پیش بینی ها با شناختی که از روحیه و رفتار خاتمی وجود دارد بسیار نگران کننده است . به هر حال به نظر می رسد در طول ماه ها و هفته های گذشته همه حرف های خود را زده اند و دیگر فرصتی تا اعلام تصمیم نهایی خاتمی نمانده است. این اوست که باید تصمیم خود را بگیرد و دیگران نقشی جز تصمیم سازی نداشته اند . هر چند در همین روند تصمیم سازی نیز متأسفانه برخی حامیان نامزدی خاتمی با منتقدان وی به گونه ای رفتار کردند که نگران کننده بود ، اما این خاتمی است که تصمیم می گیرد نه برخی گروه های خاص . هر چند ممکن است خاتمی تحت تأثیر تصمیم سازی این گروه هاا هم باشد ، اما به هر حال تاریخ نام خاتمی را ثبت می کند نه این گروه ها . پس تا 17 آذرماه . نویسنده : ما
عبدالواحد موسوی لاری، وزیر کشور دولت خاتمی، از انجام «نظرسنجیهای جعلی توسط برخی کانونهای قدرت» خبر داد و گفت: «این کارها مقدمهچینی برای حوادث ناگوار آینده است.» وی بدون ارائه توضیح بیشتر درباره مراکزی که این نظرسنجیها توسط آنها انجام شده یا حوادث ناگواری که ممکن است در آینده رخ دهد، هشدار داد که «در صورت تداوم این روند طی روزهای آینده، پشتپرده آن را افشا خواهیم کرد.» موسوی لاری اگرچه در هشدار خود نامی از مراکزی که به اعتقاد او اقدام به انجام نظرسنجیهای جعلی کردهاند، نبرد اما بهنظر میآید که سخنان او ناظر به نظرسنجیای باشد که خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی (ایرنا) در حاشیه نمایشگاه اخیر مطبوعات آن را منتشر کرد. طبق این نظرسنجی احمدینژاد بهعنوان محبوبترین شخصیت سیاسی کشور انتخاب شد. آنگونه که ایرنا ادعا کرده جامعه آماری این نظرسنجی شامل 9 مدیر مسوول، 33 نفر کارشناس روزنامهنگاری، 147 نفر خبرنگار، 48 نفر کارمند اداری، 36 نفر متصدی غرفه و 27 نفر گرافیست و عکاس بوده است که 69/55 درصد از کل آنها به احمدینژاد، 25/20 درصد به سیدمحمد خاتمی، 27/1 درصد به حسن روحانی، 78/3 درصد به محمدباقر قالیباف، 93/13 درصد به مهدی کروبی و 24/4 درصد به علی لاریجانی رأی دادهاند. خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی در ادامه مدعی شد که محبوبیت 56 درصدی احمدینژاد در جامعه نخبه رسانهای کشور، نشاندهنده محبوبیت حداقل 70 درصدی رئیس دولت در افکار عمومی است. به نوشته "کارگزاران" انتشار نتایج این نظرسنجی در حالی است که تنها خبرگزاری فارس که با اعضای باشگاه خبرنگاری توانای خود که اکثریت قریب به اتفاق آن را جوانان بسیجی و حامی دولت تشکیل میدادند به همراه روزنامه وطنامروز متعلق به مهرداد بذرپاش، روزنامه دولتی «خورشید» و همچنین خبرگزاری ایرنا اکثریت خبرنگاران و روزنامهنگاران حاضر در نمایشگاه را تشکیل میدادند و به عقیده بسیاری از خبرنگاران و روزنامهنگاران مستقل و اصلاحطلب اکثریت سوالشوندگان از روزنامهها و خبرگزاریهای یادشده بودهاند. از سوی دیگر خبر میرسد یک خبرگزاری دولتی طی روزهای آینده قصددارد با تغییر نتایج نظرسنجی انجام شده از سوی صدا و سیما و نیروی مقاومت بسیج درخصوص محبوبیت محمود احمدینژاد و سید محمد خاتمی، اینگونه وانمود کند که محمود احمدینژاد از یک سو رأیآورترین گزینه اصولگرایان است و اصولگرایان همگی باید بر روی او اجماع کنند و از سوی دیگر آنگونه القا کنند که بلاشک احمدینژاد رئیس دولت دهم نیز خواهد بود!!! نویسنده : ما
لیست کل یادداشت های این وبلاگ |
شناسنامه v پارسی بلاگv پست الکترونیک v RSS v
| ||||||||||||||||||||||||||||
template designed by Rofouzeh |