شهر... | ||||||||||||||||||||||||||||||
احسان پرسا
v امروز : 20 بازدید v دیروز : 21 بازدید v کل بازدیدها : 68700 بازدید
|
تو چرا سنگ شدی من چرا این همه دلتنگ شدم.... رفته ای اینک اما آیا باز برمی گردی؟ چه تمنای محالی دارم خنده ام می گیرد نویسنده : ما
شهریست پر ظریفان و ز هر طرف نگارى یاران صلاى عشقست گر مى کنید کارى چشم فلک نبیند زین طرفه تر جوانى در دست کس نیفتد زین خوبتر نگارى
نویسنده : ما
معاشران گره از زلف یار باز کنید حضور خلوت انس است و دوستان جمعند
التماس دعا
نویسنده : ما
واین روزها چقدر عاشق سکوت هستم
نویسنده : ما
شهید محمد جهان آرا
نویسنده : ما
با اجازه احسان پرسای عزیز...
فاطمه پاره تن من است. هر که او را بیازارد مرا آزرده و هر که مرا بیازارد خدا را آزرده است . پیامبر اکرم ( ص )
اول که خلافت علی را خوردند آنگاه فدک _ ارث نبی _ را بردند مشکل فقط این است که پیش از کشتن آیا خلفا فاطمه را آزردند ؟! نویسنده : ما
در غم هجر رخ ماه تو در سوز و گدازیم تا به کی زین غم جانکاه بسوزیم و بسازیم شب هجران تو اخر نشود رخ ننمایی در همه دهر تو در نازی و ما گرد نیازیم آید آن روز که در بازکنی پرده گشایی تا به خاک قدمت جان و سر خوش بیازیم به اشارت اگرم وعده دیدار دهد یار تا پس از مرگ به وجد آمده در ساز و نواییم ساقی از آن خم پنهان که ز بیگانه نهان است باده در ساغر ما ریز که ما محرم رازیم نویسنده : ما
لیست کل یادداشت های این وبلاگ |
شناسنامه v پارسی بلاگv پست الکترونیک v RSS v
| ||||||||||||||||||||||||||||
template designed by Rofouzeh |