شهر...


لینک دوستان

احسان پرسا
پویش دعوت از خاتمی
حسین ناصری ذاکر
صنعت ساختمان

تعداد بازدید

v امروز : 4 بازدید

v دیروز : 0 بازدید

v کل بازدیدها : 69310 بازدید

فهرست موضوعی یادداشت ها

87/5/23 :: 7:47 عصر

با ادامه یافتن حواشی جلسه رأی اعتماد به سه وزیر جدید دولت و به ویژه مسائل مربوط به آنچه پخش شبنامه در مجلس عنوان می‌شد، روزنامه «جام‌جم» امروز از برکناری حاج داود احمدی‌نژاد، بازرس ویژه رئیس‌جمهور خبر داد.

بنا بر این گزارش، یک مقام مسئول در نهاد ریاست‌جمهوری با تأیید خبر تغییر بازرس ویژه رئیس‌جمهور اعلام کرد: آقای داود احمدی‌نژاد، بازرس ویژه رئیس‌جمهور، به درخواست خود از مقامش کناره‌گیری کرده است.

«جام‌جم» در عین حال نوشت: برخی منابع آگاه دیروز از برکناری بازرس ویژه رئیس‌جمهور به دلیل برخی مخالفت‌هایش با وزیر تازه منصوب شده کشور خبر داده بودند.

این در حالی است که با طرح وزارت کردان، اظهارات مشایی و فیلترینگ سایت توکلی، به نظر می‌رسد اختلافات میان دو طیف از حلقه رئیس‌جمهور که بخشی شامل الهام، صفار هرندی و داود احمدی‌نژاد از یک سو و بخش دیگر شامل رحیمی، کردان، مشایی و ... است، اکنون به مرحله جدیدی رسیده که برادر رئیس‌جمهور نیز در این میان تغییر یافته است.

گفتنی است، عباس پالیزدار در سخنرانی مشهور سه ماه پیش خود، مدعی شده بود رئیس‌جمهور پس از دریافت یک گزارش، برادرش را برکنار کرده و سپس با آگاهی از نادرست بودن آن، وی را به این سمت بازگردانده است.


نوشته های دیگران ()

87/5/21 :: 10:25 عصر

در حالی که هنوز مباحث مربوط به حواشی جلسه رأی اعتماد نمایندگان به سه وزیر کابینه، در مجلس، رسانه‌ها و نیز برخی محافل سیاسی ادامه دارد، اخبار رسیده از راهروهای مجلس از بازار گرم طرح‌های استیضاح برخی وزرا در بین نمایندگان مجلس حکایت دارد.

به گزارش خبرنگار «تابناک»، برخی نمایندگان مجلس هشتم شورای اسلامی، اکنون در حال جمع‌آوری امضا برای پنج طرح استیضاح وزرای دولت نهم هستند. این در حالی است که تاکنون تعداد 9 عضو هیأت وزیران دولت نهم تغییر کرده است و اگر این تغییرات به تعداد 11 وزیر برسد، طبق قانون اساسی، هیأت وزیران باید دوباره از مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد بگیرد.

بنا بر این گزارش، از جمله طرح‌های استیضاح مطرح شده در بین نمایندگان، طرح استیضاح وزرای آموزش و پرورش، بازرگانی، ارتباطات و بهداشت و درمان است که استیضاح علی‌احمدی با 81 امضا، دارای بیشترین امضا و طرح استیضاح باقری لنکرانی اکنون دارای 35 امضاست.


بنا بر قانون اساسی، برای استیضاح هر وزیر، امضای 10 تن از نمایندگان مجلس کفایت می‌کند.
بنا بر شنیده‌ها، دلیل اصلی استیضاح علی‌احمدی، بلاتکلیفی تعداد زیادی از معلمان حق‌التدریسی است.

این در حالی است که برخی نمایندگان مجلس خواستار بررسی و ارزشیابی مدرک تحصیلی کردان، وزیر کشور شده‌اند و مطرح کرده‌اند که اگر وزیر علوم از این کار سر باز زند، طرح استیضاح زاهدی اصل نیز به جمع طرح‌های استیضاح افزوده خواهد شد.

گفتنی است، تاکنون وزرای نفت، اقتصاد، کشور، راه و ترابری، آموزش و پرورش، رفاه، تعاون  و صنایع همگی توسط خود دولت برکنار شده‌اند.


نوشته های دیگران ()

87/5/14 :: 11:3 عصر

 

 

شهریست پر ظریفان و ز هر طرف نگارى        یاران صلاى عشقست گر مى کنید کارى

چشم فلک نبیند زین طرفه تر جوانى             در دست کس نیفتد زین خوبتر نگارى

 

 


نوشته های دیگران ()

87/4/20 :: 10:44 عصر

معاشران گره از زلف یار باز کنید
دمی خوش است بدین قصه اش دراز کنید

حضور خلوت انس است و دوستان جمعند
و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید

 

 

 

التماس دعا

 


نوشته های دیگران ()

87/4/20 :: 9:52 عصر

دکتر احمدی‌نژاد در بخشی از اظهاراتش گفت: در هسته‌ای می‌آمدند ما را دور بزنند. می‌خواستند به خیال خودشان در مسئله هسته‌ای بین احمدی‌نژاد و رهبری فاصله بیندازند، اما خیلی احمق هستند. ما خدمت آقا می‌نشستیم و خاطره می‌گفتیم و به حماقت آنها می‌خندیدیم.

 

 شب گذشته بار دیگر در ساعت 23، شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی به پخش یکی از سخنرانی‌های رئیس‌جمهور پرداخت که حدود چهل روز پیش در جمع فرماندهان نیروی مقاومت بسیج ایراد شده بود.

به گزارش خبرنگار «تابناک»، دکتر احمدی‌نژاد در این نشست، اخبار داغ خود را برای فرماندهان سپاهی بازگو کرد که یکی از آنها مربوط به عکس یادگاری یک فرمانده آمریکایی با وی در عراق بود.

وی با اشاره به یک خبر داغ اظهار داشت: او دوباره فرماندهانش را جمع کرده تا ترقه‌ای در ایران بیندازند. من او را نصیحت می‌کنم، کارت تمام است. حتی اگر یک موشک کوک کنی، کسی را پیدا نمی‌کنی که شاسی آن را فشار دهد. چرا کسی حرف او را نمی‌خواند.

رئیس‌جمهور برای نمونه گفت: سال گذشته که به عراق رفته بودم، گفتند یکی از فرماندهان اشغالگران، علاقه دارد شما را ببیند. گویا مرخصی او هم رسیده بود. مثل خودمان که پس از 45 روز در جبهه مرخصی می‌رفتیم، اما او یک ماه مرخصی را عقب انداخته بود تا ما را ببیند و من هم گفتم، بیاید. وقتی آمد پیش ما گفت: افتخار می‌کنم با شما هستم. شما در دل ما جا دارید. وی سپس از من درخواست کرد با من عکس یادگاری بگیرد و گرفت و سپس معاونش هم همین‌طور. من زدم پشتش و تشویقش کردم و گفتم هوای مردم عراق را داشته باشید.

احمدی‌نژاد همچنین گفت: یک خبر دسته اول به شما بدهم. بوش دو سال است در آرزوی ضربه زدن به ایران است و خیلی دست و پا می‌زند تا ضربه کوچکی وارد کند. پارسال که آمد عراق، بلافاصله به استرالیا رفت. در عراق می‌خواست فرماندهان خود را وادار کند تا چیزی بیندازند به سمت ایران، اما پس از مخالفت فرماندهان قانع شد که تنها دیوار صوتی ایران را بشکند، اما چنان فرماندهان نظامی آمریکایی مستقر در عراق قدرت ایران را برای او توصیف کردند که او وحشت‌‌زده به استرالیا رفت.

رئیس‌جمهور همچنین با اشاره به انتقاد یکی از چهره‌های سیاسی از اظهارات خود مبنی بر برنامه‌ریزی برای مدیریت جهان اظهار داشت: پیش از انقلاب دیگران برای ایشان یک خانه صد متری خریده بودند الان در قیطریه، فرمانیه یک خانه هفتصد متری دارد. حالا آمده می‌گوید کار به مدیریت جهان نداریم. ما که بخیل نیستیم، هفت هزار متری داشته باش.

دکتر احمدی‌نژاد در بخش دیگری از اظهاراتش گفت: در هسته‌ای می‌آمدند ما را دور بزنند. می‌خواستند به خیال خودشان در مسئله هسته‌ای بین احمدی‌نژاد و رهبری فاصله بیندازند، اما خیلی احمق هستند. ما خدمت آقا می‌نشستیم و خاطره می‌گفتیم و به حماقت آنها می‌خندیدیم.

 
رییس‌جمهور در بخش پایانی اظهاراتش به تشریح موفقیتهای دولت پرداخت و گفت: رشد اقتصادی کشور برای دوسال پیاپی بالاتر از 7 درصد بوده و این درحالی است که بانک مرکزی و وزیر اقتصاد رشد اقتصادی سال 85 را 2/6 و این شاخص را در سال 86 7/6 درصد اعلام کردند. وی همچنین حمله شدیدی به اعضای سابق دولت خود کرد و آنان را عناصر متمرد خواند و از حمایت برخی از آنان انتقاد کرد.

گفتنی است، صداوسیما در بخش‌هایی از سخنرانی نیز چهره‌های بشاش فرماندهان سبزپوش بسیج را نشان می‌داد که مشغول شنیدن سخنان مهم رئیس‌جمهور بودند.
 

نوشته های دیگران ()

87/4/16 :: 7:1 عصر

اگر مقاله مهم دکتر علی‌اکبر ولایتی در روزنامه لیبراسیون چاپ پاریس را در کنار بند ب مقاله حجت‌الاسلام رسول منتجب‌نیا در روزنامه اعتماد ملی چاپ تهران قرار دهیم و مصاحبه مهمتر مشاور بین‌الملل رهبری ایران با روزنامه جمهوری اسلامی (به صاحب امتیازی آیت‌الله خامنه‌ای) را هم بخوانیم، می‌فهمیم که در سیاست خارجی ایران تحولاتی اساسی در راه است.

دکتر علی‌اکبر ولایتی در ایران ناشناخته نیست: سیاستمدار و دیپلماتی میانه‌رو در جبهه جناحی که خود را اصولگرا می‌خواند و ای کاش واژه‌ روشن‌تر محافظه‌کار را برای توصیف خود می‌پذیرفت، یار و مشاور قدیمی آیت‌الله خامنه‌ای که در دهه 60 و به  هنگام ریاست جمهوری ایشان نامزد اصلی آیت‌الله برای تصدی نخست‌وزیری و ریاست هیات دولت بود، مشاور بین‌الملل مقام رهبری از سال 1376 تاکنون که در همه دیدارها و سفرها و حضرها همراه رهبری است و چندی پیش پیام خصوصی رهبر ایران را برای شاه عربستان به ریاض برد و همواره به عنوان معتمد آیت‌الله خامنه‌ای شناخته شده است. دکتر ولایتی در عین حال مورد وثوق دیگر چهره‌های ارشد جمهوری اسلامی به خصوص آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی رئیس مجلس خبرگان رهبری هم هست به گونه‌ای که در انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 فروتنانه خود را به عنوان بدیل، آلترناتیو و جایگزین هاشمی‌رفسنجانی معرفی کرد و به محض قطعیت نامزدی وی از نامزدی انصراف داد و ستادهایش به ستادهای هاشمی‌رفسنجانی پیوست. در امتداد همین بحث چهره‌های دیگر جناح‌های راست و چپ نیز در مجموع نسبت به ولایتی نگاهی مثبت دارند: از ناطق‌نوری که احتمالا ولایتی را در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1376 به معاونت اول برمی‌گزید تا حسن روحانی و مهدی کروبی و سیدمحمدخاتمی که همگی ولایتی را چون رجلی میانه‌رو می‌پذیرند. ولایتی معمولا وارد منازعات جناحی و حزبی نمی‌شود و گرچه حضوری پررنگ در صداوسیما دارد و در قلمروهای متنوعی از تاریخ تا طب و نیز دیپلماسی سخنوری می‌کند اما اهل جدل و جنجال نیست. احتمالا سینه موسعی دارد و اخلاقی درویشی که اهل خاموشی است چه با وجود رازهای بسیار در سینه و حافظ معمولا جز در موضوعات علمی و فرهنگی سکوت می‌کند، اما چه شده که اکنون حتی او هم از سکوت خارج می‌شود و در مقاله‌ای با نام «ایران چه می‌خواهد؟» در سه روزنامه معتبر اروپایی (لیبراسیون فرانسه، لوتام سوییس و ریبابلیکای ایتالیا) به طرح این پرسش می‌پردازد که «ایران را چه کسی رهبری می‌کند؟» این مقاله ظاهرا در پاسخ به پرسش «یک طرف اروپایی» نوشته شده اما زیرتیتر مقاله: «دیپلماسی ایران 19سال پس از رهبری آیت‌الله خامنه‌ای»‌گویای عمقی‌ فراتر از پرسش‌ساده یک «طرف» اروپایی است. در واقع بند ب مقاله‌ای که در تهران از حجت‌الاسلام رسول منتجب‌نیا منتشر شده است نشان می‌دهد که نه تنها طرف‌های اروپایی که طرف‌های ایرانی هم همین پرسش را دارند و مایلند بدانند به خصوص در پرونده هسته‌ای ایران چه کسی رهبری می‌کند؟

پاسخ دکتر ولایتی روشنگر است و راهبردی: «جواب روشن است. اگر مسئله مربوط به مسائل راهبردی است، رهبر که بنابر قانون اساسی اختیارات دارد و تصمیم‌گیر نهایی در آخرین مرحله است. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، رهبر را مرجع نهایی تصمیمات کلان در حوزه سیاست خارجی برشمرده است.» با پاسخ مشاور بین‌الملل رهبری ایران روشن است که نزدیکترین دیپلمات به آیت‌الله خامنه‌ای درباره مناسبات میان مقام اول و مقام دوم حکومت در ایران چگونه فکر می‌کند. نکته جالب توجه اما اینجاست که چه ضرورتی سبب شده این قرائت از قانون اساسی در این مقطع زمانی به صراحت از سوی مشاور رهبری بیان شود؟ آیت‌الله خامنه‌ای تاکنون سه رییس‌جمهور را در کنار خود دیده‌اند. در دوره هاشمی‌رفسنجانی، وزیر امور خارجه علی‌اکبرولایتی بود که به نوعی جدای از همراهی تاریخی رهبری و رییس‌جمهوری وقت می‌توانست به نقطه تلاقی مقام اول و مقام دوم کشور تبدیل شود. در دوره سیدمحمدخاتمی با وجود تغییر علی‌اکبر ولایتی جانشین او کسی شد که هم‌اکنون با حکم رهبری رییس شورای راهبردی روابط خارجی و در نتیجه معتمد آیت‌الله خامنه‌ای است. در عصر محمود احمدی‌نژاد البته منوچهر متکی نیز دیپلماتی میانه‌رو به شمار می‌رود اما واقعیت این است که رییس واقعی دیپلماسی این دولت خود محمود احمدی‌نژاد است و نه هیچ‌کس. اگر در دولت خاتمی این حسن روحانی بود که در مقام دبیر شورای عالی امنیت ملی می‌کوشید اعتماد مقام اول و مقام دوم را همزمان جلب کند و اگر در ابتدای دولت احمدی‌نژاد  چندی علی لاریجانی این نقش را برعهده گرفت اما اختلاف‌نظرهای دبیر سابق شورای امنیت ملی و رییس هیئات وزیران سبب شد که لاریجانی از دولت خارج شود و در مقام رییس مجلس سعی کند به سیاست خارجی و پرونده هسته‌ای بازگردد. با این همه آیت‌الله خامنه‌ای در یک مشی 19ساله سعی کرده‌اند همچنان از دولت حمایت کنند و حتی اخیرا دبیر منصوب از جانب محمود احمدی‌نژاد برای شورای عالی امنیت ملی را به نمایندگی خود در آن شورا برگزینند. اما به نظر می‌رسد در مجموع شرایط کشور به سمت و سویی سوق داده شده که علی‌اکبر ولایتی چنین بنویسد: «رهبری ایران تنها در موارد بسیار مهم و حساس دخالت مستقیم می‌کنند. دلیل این استفاده محدود از اختیارات چنین است که ایشان انتظار دارند مسئولین رده‌های دیگر کشور خود بتوانند بر مشکلات فائق آیند.»

مشکل امروز ایران اما چیست که مشاور رهبری ناگزیر شده است فارغ از همه مقام‌های مسئول اعم از وزیر امور خارجه و دبیر شورای عالی امنیت ملی مستقیما درباره آن اظهارنظر کند و مقاله‌ای بنویسد که بدون کوچکترین شک و تردید انتشار آن برآیند یک تصمیم فردی نبوده هر چند به عنوان نظر شخصی علی‌اکبر ولایتی منتشر شده است؟

جملات کلیدی مقاله در تاریخ دیپلماسی جمهوری اسلامی ماندگار خواهد شد: مقاله با اشاره به دیدارهای رهبری ایران با سران جهان ادامه می‌یابد. نام دو رهبر سیاسی و اجتماعی بیش از همه در این میان جلب توجه می‌کند: ولادیمیر پوتین به عنوان رییس دولت (ابرقدرت) و سیدحسن نصرالله به عنوان رییس جنبش (حزب‌الله). اما فلسفه این دیدارها از نظر علی‌اکبر ولایتی روشن است:1. حق حاکمیت کشورها 2. عدم تعرض و تهاجم به مرزهای دیگران 3. عضویت یکسان همه دولت‌ها در نظام بین‌الملل 4. مقبولیت اجتماعی همه رهبران سیاسی و از همه مهمتر 5. وظیفه حفظ صلح جهانی. فلسفه پنجم ترجیع بند مقاله ولایتی است: حفظ صلح جهانی که در سطرهای آتی مقاله روشن و صریح توضیح داده می‌شود. مقاله به‌گونه‌ای تنظیم شده که گویی ولایتی همچون دیپلماتی آداب دان پشت میز مذاکره نشسته و اصول دیپلماسی ایران را اعلام می‌کند: 1. «مسئولیت ایران در برابر مسائل جهانی و منطقه‌ای»؛ ولایتی صریحا می‌نویسد: «همسایگی با صدام یا طالبان برای ایران به همان اندازه حضور ناوگان و ارتش های بیگانه در کشورهای همسایه دشوار و آزاردهنده بوده است.»‌و این یعنی مهر تایید بر همراهی ایران با جهانی که در آن زیستن بدون صدام حسین و ملاعمر و اسامه بن‌لادن دلپذیرتر است و تروریسم و قاچاق موادمخدر در آن صراحتا درد مشترک همه جهان اعلام شده است. ولایتی در توضیح اصول سیاست خارجی رهبری جمهوری اسلامی حتی از طرح مسئله فلسطین هم ابایی ندارد و به جای آن که از نابودی رژیم صهیونیستی سخن بگوید راهبرد اصولی آیت‌الله خامنه‌ای را بیان می‌کند که در جوف خود واجد همان معنای حذف اسراییل است اما عوارض و عواقب اظهارنظرهای رسمی برخی مقامات اجرایی ارشد کشور را ندارد: «باور عمیق ایشان (رهبری) یک انتخاب دموکراتیک برای تعیین حق سرنوشت سیاسی همه مردم اصلی فلسطین است که امروز در این منطقه حضور دارند، انتخابی که اگر هم اعم از مسلمان، یهودی و مسیحی در آن آزادانه شرکت کنند نتیجه‌اش مورد احترام و پذیرش خواهد بود» و این یعنی با منطق دموکراسی به جنگ آمریکا رفتن و کار فلسطینی‌ها را به فلسطینی‌ها واگذار کردن.

2. «ضرورت‌های توسعه‌ای برای جامعه تحصیلکرده و جوان ایران» که مانع از اولویت جنگ بر صلح می‌شود. ولایتی زیرکانه هم حفظ دانش هسته‌ای و هم پرهیز از نقض صلح جهانی (و جلوگیری از جنگ جهانی) را به عنوان دیدگاه محوری رهبری ایران بیان می‌کند و در جمله‌ای بی‌نظیر برای اولین بار از زبان شخص ثالث از مسئولیت رهبری ایران می‌گوید: «با توجه به اهمیت سرنوشت ایران، رهبری ایران در برابر چالش‌های اقتصادی و توسعه‌ای برای نسل‌های آینده و حفظ توان و دانش بومی کشور مسئولانه عمل می‌کند» و این پیامی روشن هم برای طرف‌های اروپایی و هم طرف‌های ایرانی است. عمل مسئولانه مقام اول ایران در پرونده هسته‌ای آن طور که از مقاله ولایتی برمی‌آید دو محور اساسی دارد: ضرورت دانش بومی هسته‌ای و ضرورت صلح و توسعه برای ایران و این دو لازم و ملزوم هم هستند. اجازه دهید از زبان خود بگوییم: هیچ ایرانی واقعی نیست که از حق ایران برای دستیابی به انرژی هسته‌ای دفاع نکند. این موضوع حتی به نظام سیاسی ایران هم باز نمی‌گردد که در گذشته سران حکومت پهلوی و هنوز بازماندگان آنان مانند اردشیر زاهدی در ضرورت حق  ایران در استفاده از تکنولوژی هسته‌ای تردیدی ندارند. به نظر می‌رسد پروژه هسته‌ای ایران که از دوره میرحسین موسوی آغاز شده، در عصر هاشمی‌رفسنجانی دنبال شده و در دوره سیدمحمد خاتمی به اوج رسیده و اکنون در صدر خبرها قرار گرفته به صورت طبیعی نشان می‌دهد که این موضوع واقعا «ملی» است نه جناحی. آنچه در جناح‌های سیاسی مورد اختلاف است البته تکنیک‌ها و تاکتیک‌های رسیدن همزمان به دانش و صلح است و همه برنامه‌های تعلیق و خروج از تعلیق با همین دو هدف طراحی شده بود. تعلیق می‌توانست فرصتی برای مذاکره باشد نه برای تعویق دانش در ایران. تعلیق می‌توانست فرصتی برای صلح باشد نه برای عقب‌نشینی ایران. اما متاسفانه «دیپلماسی حرف»‌در کشور به جایی منتهی شده که به نظر افرادی مانند دکتر علی‌اکبر ولایتی باید حق اختصاصی رهبری در تعیین سیاست‌های کلان جمهوری اسلامی بیان شود. معنی این حرف این نیست که از این پس رهبری به صورت مستقیم در سیاست خارجی دخالت خواهند کرد. تجربه نشان داده که اصل تفکیک قوا در قانون اساسی ایران از جمله معتبرترین اصول است اما مقاله و مصاحبه مشاور رهبری افق دید ایشان را به دولت نشان خواهد داد. وظیفه مشاور علی‌الاصول مشاوره به مقام مافوق است نه مصاحبه و مقاله‌نویسی. آنچه سبب شده مشاور رهبری به مقاله و مصاحبه روی آورد این است که احتمالا افق دید گم شده است. این مقاله و مصاحبه در عین حال نمی‌تواند تاکتیکی برای وقت خریدن باشد چرا که اولا شأن رهبری و مشاور رهبری مقتضی چنین تاکتیکی نیست و ثانیا دیپلمات‌های غربی خود استاد این کارند، چنان که دو هفته پیش خاویر سولانا به خبرنگاران شهروند امروز گفت: «اگر این‌طور باشد که شما می‌گویید این تاخیر انداختن مهارت دیپلمات‌های ایرانی نیست اشتباه محاسباتی است.»‌(شهروند امروز: 2تیر 87ص56) از سوی دیگر ولایتی به عنوان یک دیپلمات غیررسمی نیازی ندارد که هزینه این بازی تعویق را بردوش خود بکشد. نتیجه آن که مصاحبه ومقاله او نه ارزش تاکتیکی که ارزش استراتژیک می‌یابد و برای اولین بار در آن به این نکته مهم توجه می‌شود که چرا ایالات متحده آمریکا برخلاف تجربه عراق مایل است جهان را در اجماع علیه ایران شریک خود سازد، چرا وارد ترکیب 1+5 شده است و در آخرین پیشنهاد تضمین‌نامه‌ای را برای ایران می‌فرستد که امضای وزیر امور خارجه آمریکا هم پای آن است و البته چرا پیش از سفر خاویر سولانا این جورج‌بوش است که پیش از محمود احمدی‌نژاد از رد بسته پیشنهادی 1+5 به ایران خبر می‌دهد. ولایتی با تکیه بر این واقعیت که: «یکی از دلایل پذیرش مذاکره توسط ایران این است که آمریکا که می‌خواهد به ایران فشار وارد کند قبل از اینکه ما جوابی دهیم بوش می‌گوید که ایران مذاکره و سولانا را نمی‌پذیرد» و نتیجه‌گیری می‌کند: «ما نباید خودمان را از صحنه بین‌المللی برای احقاق حقمان محروم کنیم.» ولایتی صریحا اعلام می‌کند : «ما نباید از اول نتیجه آخر را بگیریم.» نشانه‌های ولایتی نیز روشن است. او در جواب بوش می‌گوید: «اینکه آقای سولانا به ایران می‌آید و نامه 6وزیر را می‌آورد معنایش این است که در قاعده مذاکره 1+5 را پذیرفته‌ایم والا نه میزبان آقای سولانا می‌شدیم و نه نامه 6وزیر را دریافت می‌کردیم.» و بدین‌ترتیب همزمان مشاور رهبری در امور بین‌الملل بار تمام دور‌شدن‌های مقامات دیپلماتیک ایران از افق‌های کلان سیاست خارجی جمهوری اسلامی را بردوش می‌کشد. کارهایی که باید وزیر امور خارجه، دبیر شورای امنیت ملی و رییس جمهوری انجام می‌دادند و ندادند.

***

اگر بپذیریم که وزیر خارجه ایران در 16 سال تاریخی (76-1360) هم 8 سال جنگ را دیده و هم 8 سال صلح را، هم مشاور رهبری بوده، هم امین رییس جمهوری وقت و نیز مورد احترام رییس جمهوری بعد، هم اصولگراست و هم میانه‌رو و اعتدال‌گرا، هم پشت میز مذاکره قطعنامه 598 نشسته و هم در جریان جزییات پرونده هسته‌ای ایران بوده و هست، اگر بپذیریم که گرچه ولایتی به سود رقیب آقای احمدی‌نژاد عمل می‌کرده اما مومن و معتقد به جمهوری اسلامی ایران است باید حرف‌های او را جدی بگیریم. جدی از دو جهت؛ اول به جهت شخصیت حقیقی ولایتی که دربرگیرنده همه‌ تجربه‌های اوست. ولایتی دوم خردادی، اپوزیسیون، ضدانقلاب، بی‌تجربه، روشنفکرمآب یا روزنامه‌نویس نیست که روزنامه‌اش را توقیف کنیم. ولایتی در شرایط کنونی یکی از چند دیپلمات ارشد نظام است که در سفر به عربستان از پادشاه حجاز می‌خواهد با محمود احمدی‌نژاد در اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامی همان‌گونه برخورد کند که پیش از این با سیدمحمد خاتمی و اکبر هاشمی‌رفسنجانی، بنابراین شنیدن حرف‌های ولایتی برای دولت یک فرض است.

دیگر آن که حرف‌های ولایتی در ضعیف‌ترین احتمال نشان‌دهنده موقعیت حقوقی او به عنوان معتمد رهبری است و وظیفه سازمانی او اقتضا می‌کند که در فرآیند تصمیم‌سازی سیاست خارجی ایران مقام اول کشور را در جریان این دیدگاه‌های کارشناسانه و دلسوزانه قرار دهد. در عین حال این بار به نظر می‌رسد علی‌اکبر ولایتی وظیفه مهمی را بردوش گرفته تا به پرسش‌های طرف اروپایی پاسخ دهد که ایران را چه کسی رهبری می‌کند؟

اگر تا دیروز فردی (به خصوص از میان دولتمردان)یا کسی در پاسخ دادن به این پرسش تردید داشت،اگر تا دیروز افرادی گمان می‌کردند این پرسش تنها در دوره حاکمیت اصلاح‌طلبان قابل طرح است و بر آن نام حاکمیت دوگانه می‌گذاشتند، اگر تا دیروز کسی گمان می‌کرد که در حاکمیت یگانه موجود پرسشی موجود نیست، امروز روشن شد که ایران را چه کسی رهبری می‌کند؟

 

محمد قوچانی


نوشته های دیگران ()

87/4/8 :: 5:4 عصر

مجید انصاری، دبیر اجرایی مجمع روحانیون مبارز : اگر آقای سیدمحمد خاتمی در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری کاندیدا شوند مورد حمایت مجمع قرار خواهند گرفت؛ چرا که ایشان با توجه به سوابق، شخصیت و تجربه‌ای که دارند و همین‌طور به دلیل اینکه رئیس شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز هستند، طبیعتا مورد حمایت مجمع قرار خواهند گرفت...ما منتظر تصمیم ایشان هستیم.

 

 

دبیر اجرایی مجمع روحانیون مبارز تصریح کرد که در صورت کاندیداتوری سیدمحمد خاتمی، برای انتخابات ریاست‌جمهوری دهم، این تشکل قاطعانه از وی حمایت می‌کند. ‌

مجید انصاری در گفت‌وگویی با ایسنا با تاکید بر این مطلب و اشاره به انتشار خبری در یکی از سایت‌ها در این باره گفت: خبری که اخیرا از سوی یک سایت راجع به حمایت مجمع روحانیون مبارز از کاندیداتوری سیدمحمد خاتمی در انتخابات ریاست‌جمهوری دهم منتشر شده ، از نظر ما وارونه منعکس شده است. ‌

وی خاطرنشان کرد: همان‌طور که در اطلا‌ع‌رسانی درباره مباحث مطرح‌شده در جلسه روز یکشنبه مجمع اعلا‌م کردیم، مجمع روحانیون مبارز چند جلسه‌ای است که در شورای مرکزی درباره انتخابات دهم به بحث و بررسی پرداخته و دو جلسه از این جلسات را هم با دبیران کل و سران برخی احزاب و گروه‌های سیاسی به منظور انجام نشست‌های مشورتی برگزار کرده است. ‌

دبیر اجرایی مجمع روحانیون مبارز تاکید کرد: درباره‌مصادیق کاندیداها نیز پر واضح است که اگر شخص آقای سید سیدمحمد خاتمی در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری کاندیدا شوند مورد حمایت مجمع قرار خواهند گرفت؛ چرا که ایشان با توجه به سوابق، شخصیت و تجربه‌ای که دارند و همین‌طور به دلیل اینکه رئیس شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز هستند، طبیعتا مورد حمایت مجمع قرار خواهند گرفت. ‌

انصاری در عین حال اظهار کرد: همه چیز درباره نامزدی بستگی به تصمیم خود ایشان دارد، اما در صورت کاندیداتوری حتما مورد حمایت قاطع مجمع قرار خواهند گرفت.

وی در پایان گفت: ما منتظر تصمیم ایشان هستیم.

*********************

دبیر کل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران از انتخاب سید محمد خاتمی به عنوان کاندیدای این تشکل سیاسی برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری دهم خبر داد.
محمد سلامتی، دبیر کل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به برخی اخبار مبنی بر انتخاب سید محمد خاتمی به عنوان کاندیدای برخی گروه های اصلاح طلب برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری دهم، اظهارداشت: سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هم مثل مجمع روحانیون و برخی احزاب اصلاح طلب در جلسات داخلی بحث کرده و به این نتیجه رسیده است.
وی با بیان اینکه هر کدام از احزاب اصلاح طلب درباره انتخاب کاندیدای این طیف در انتخابات نظرات مشخصی دارند، افزود: سازمان مجاهدین در جلسات مختلف خود مسئله انتخاب کاندیدای ریاست جمهوری را مورد بحث و بررسی قرار داد و در نهایت بر روی کاندیداتوری آقای خاتمی به اجماع رسید.


 


نوشته های دیگران ()
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ


منوى اصلى

خانه v
شناسنامه v
پارسی بلاگv
پست الکترونیک v
 RSS  v

درباره خودم

لوگوى وبلاگ

شهر...

پیوندهای روزانه

template designed by Rofouzeh